سکس ناخوشایند

نیازی به معرفی خودم نست چون چند روز قبل جریان سکس با دختره پریودبا عنوان" پریود بود...اوق زد" رو اینجا گذاشتم و خوشبختانه خیلی هم دیسلایک خورد…چون چندش بود…ولی هیشکی نتونست بگه دروغ بود… ادامه ماجرا این شد که بعد از سکس تو دوران پریودی دختر کارموز… قرار شد پریودش که تموم بشه بیاد و سکس کنیم… منم حقیقت ادم کس نکرده و ندیده ای نیستم ولی این عروسک و باید 2 ساعت بکنی… فقط …و چون فیت بدنش خیلی بیسته و ورزشکاره…مو های خیلی بلند… کون قلمبه و سینه 80 و سفید و نوک صورتی طوریکه مویرگ های روی سینه ش دیده میشه… مطمئنم دست هر کدوم تون بیفته تو تلمبه دوم آب تون میاد…منم برای اینکه همچین اتفاقی نیفته…نیم ساعت به آمدنش یه دست جق زدم که بتونم خوب بکنمش… خلاصه اومد و یه مقدار بهش در س دادم… … بعدش کتاب رو گذاشتم کنار و گفتم…الوعده وفا…قول داده بودی پریودت که تموم بشه بذاری خوب بکنمت… یه مقدار ناز و انکار کرد…ولی بلخره وا داد… و لباساش رو کندم…یه شورت تور پوشیده بود و کس تازه شیو کرده… که نمیدونم برای من بود یا برای دوست پسرش…ولی خلاصه آماده گایش بود… رو صندلی راحتی نشست…منم زانو زدم روی زمین که فرش بود …کسش صورتی و خوش مزه ش جلو دهنم بود… که شروع کردم چوچوله ش رو میک زدن ولیسیدن… که اخ ش رفت هوا … وداشت کیف میکرد… همزمان انگشتم هم تو کسش میکردم…دیگه آب فوران میکرد… و التماس میکرد که بکنمش…کیرم رو تنظیم کردم و روی همون صندلی… گذاشتم تو کسش و به شدت تلمبه زدم… که ارضا شد… پوزیشن رو عوض کردم و گفتم پاشو… دست ت بذار رو میز و کون خوشگل ت رو دمر کن…گفت نذاری تو کووونم… گفتم خیالت راحت… گذاشتم تو کسش… شروع به تلمبه… داشت آبم میومد که سریع کشیدم بیرون و سر کیرم رو فشار دادم… که حشرم کم شد و با یک نفس عمیق راحت شدم که آبم نیومد… باز میتونستم چند دقیقه بیشتر بکنمش…چند تا عکس همازش گرفتم…طوریکه صورتش معلومنباشه…و بعد از انتشار این داستان تو سایت میذارم…یادم نمیاد ولی خیلی پوزیشن عوض کردم…چون مطمئن بودم دیگه این دختره کارش که راه بیفته پیش من نمیاد… یه مقدار خسته شده بود… که یه دفعه وسط سکس یه صحنه ای یادم اومد که هفته قبل…یک جنده 45 ساله رو کرده بود…با بدن چاق و سینه افتاده و کس آش لاش… خدا لعنتش کنه…یه دفعه دیدم کیرم تو کس دختره خوابید… اولش خنده م گرفته بود… گفت چی شد یه دفعه…گفتم یاد صحنه چندش جنده هفته قبل افتادم که چطوری بوده… کیرم و حشرم خوابید… اعصابم خیلی خورد شد… گفتم برام بخور و بمال … که راست بشه… گفت نمیخورم…ولی شروع کرد به مالیدن کیرم…ولی راست نمیشد لعنتی… خودش خیلی ناراحت بود…گفت مگه من چمه که کیرت راست نمیشه برام… همه پسرا تو کف منن…گفتم والا بخدا تو تکی…نمیدونم … این لامصب چی شده… پا شد با ناراحتی لباسش رو پوشید… هرچی التماسش کردم…بیا الان درست میشه… قبول نکرد و رفت… این کیر بد مصب و اون خاطره بد جنده …قشنگ حال قشنگ منو قهوه ای کرد… و منو تو کف ارضا شدن و ریختن آبم روی بدن خوشگل اون گذاشت… امیدوارم این مصیبت سر هیشکی نیاد…

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *